علیرضا اسماعیلی؛ علی بیگدلی؛ مهرناز بهروزی
چکیده
یادمانسازی برای شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، بهعنوان یک سنت، سابقة دیرینهای در معماری ما داشته است. در ساخت این یادمانها معمولاً به تناسب شخصیت افراد از انواع نمادها و نشانها استفاده شده است. در تاریخ معاصر انجمن آثار ملی با ساخت دهها آرامگاه و مجسمه برای رجال سیاسی و فرهنگی، یکی از نهادهای پیشرو در این زمینه بوده است. در این ...
بیشتر
یادمانسازی برای شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، بهعنوان یک سنت، سابقة دیرینهای در معماری ما داشته است. در ساخت این یادمانها معمولاً به تناسب شخصیت افراد از انواع نمادها و نشانها استفاده شده است. در تاریخ معاصر انجمن آثار ملی با ساخت دهها آرامگاه و مجسمه برای رجال سیاسی و فرهنگی، یکی از نهادهای پیشرو در این زمینه بوده است. در این راستا انجمن آثار ملی، در سال 1334، ساخت آرامگاه و مجسمة نادرشاه را به دو تن از هنرمندان نام آشنای حوزة معماری و مجسمهسازی، هوشنگ سیحون و ابوالحسن صدیقی، سفارش داد؛ افتتاح و بهرهبرداری از این مجموعه تا سال 1342 به طول انجامید. باتوجه به جایگاه ویژة نادر در تاریخ ایران و مقبولیت وی در بین تودة مردم، این اقدام انجمن در بین فعالیتهای دورة دوم آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و بهرهگیری از اسناد و تحقیقات جدید سعی شده در کنار واکاوی جنبههای هنری این یادمان، به این سوال پاسخ داده شود که انجمن و حاکمیت چه اهداف سیاسی و ایدئولوژیکی را در انجام این اقدام دنبال میکردهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که پرداختن انجمن به این اقدام در برههای خاص از تاریخ ایران و حمایت و نظارت مستقیم و مستدام شاه برای انجام آن، دلایلی فراتر از ساخت یک یادمان صرف برای شخصیتی تاریخی همچون نادر داشته است.