خدیجه حاجیان
چکیده
زبان فارسی از شاخصترین مولفههای هویت ایرانیان و خط فارسی خط مشترک و عامل پیوند و وسیلهای برای برقراری ارتباط میان آنان شمرده شده است. این زبان همچنین نقش ویژۀ انسجام بخشی در بسترسازی فرهنگی و تحقق هویت ملی را دارد. نقش زبان و ادبیات فارسی در جایگاه بر جستهترین مولفۀ فرهنگی میان ما و کشورهای ایران فرهنگی به ویژه افغانستان و تاجیکستان ...
بیشتر
زبان فارسی از شاخصترین مولفههای هویت ایرانیان و خط فارسی خط مشترک و عامل پیوند و وسیلهای برای برقراری ارتباط میان آنان شمرده شده است. این زبان همچنین نقش ویژۀ انسجام بخشی در بسترسازی فرهنگی و تحقق هویت ملی را دارد. نقش زبان و ادبیات فارسی در جایگاه بر جستهترین مولفۀ فرهنگی میان ما و کشورهای ایران فرهنگی به ویژه افغانستان و تاجیکستان اساساً ناشناخته مانده است. بررسی و شناخت زمینهها و ظرفیتهای عنصر مشترک در هویت، یعنی زبان در تحکیم مولفههای هویت، باورها، ارزشها و نگرشهای مشترک در طول زمان و نسلها نقشی اساسی به عهده دارد. ارزشهای برگرفته از مولفههای هویت ایرانی- اسلامی که هم متعلق به فرهنگ اسلامی و هم جزئی از اجزای فرهنگ ایرانی است؛ بخشی از هویت ماست که در ادبیات فارسی تجلی پیدا کرده است. در این تحقیق سعی شده است با نگاهی به بستر تاریخی هویت فرهنگی مشترک با کشورهای حوزۀ تمدنی ایران فرهنگی، به چگونگی و کیفیت این امر، مسائل پیرامون آن، راهکارهای همگرایی و موانع پیش رو پرداخته شود. پرداختن به این امر در کشورهای حوزهی ایران فرهنگی، بهدلیل اشتراکها و پیوندهای فرهنگی، ضرورتی است که باید به آن اهتمام بیشتری ورزیده شود. تأکید این تحقیق بر دو کشور افغانستان و تاجیکستان بوده است. در این مقاله سعی شده است اهمیت و وجه ضرورت چنین کاری، با نگاهی به بستر تاریخی هویت فرهنگی مشترک با کشورهای حوزۀ تمدنی ایران فرهنگی (به ویژه تاجیکستان و افغانستان مسائل پیرامون آن، امکانها و موانع پیش رو پرداخته شود.