نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم، ایران

چکیده

دو تمدن بزرگ ایران و چین از گذشتۀ بسیار دور پیوندهای عمیقی داشته‏اند. پیوندهای این دو تمدن در حوزه‏های مختلف اقتصادی، سیاسی فرهنگی و... بوده است. به‏نظر می‏رسد دو عامل اساسی، زمینه‏ساز این ارتباطات گسترده بوده است: نخست جادۀ ابریشم، دوم همسایگی و همجواری آنها؛ هرچند گذشت روزگار و تحولات جهانی و منطق‏های، به‏خصوص در سده‏های اخیر، هر دو عامل را دیگرگون کرد، لکن دیرینگی و عمق روابط ایران و چین به حدی بوده است که هیچ عاملی نمی‏تواند باعث بُرش و جدایی آنها شود. از طرفی، اگرچه از روزگاران دور روابط اقتصادی میان این دو تمدن بر دیگر حوزه‏ها سایه افکنده بوده، اما این بدین معنا نیست که پیوندهای دیگر این دو کشور به‏ویژه پیوندهای فرهنگی‏، تحت‏الشعاع روابط اقتصادی بوده و مورد بی‏توجهی قرار گرفته است؛ بلکه باید از دریچه‏ای دیگر گسترش روابط اقتصادی را زمینه‏ساز پیوندهای فرهنگی به‏شمار آورد. مع‏الوصف می‏توان گفت در کنار گسترش روابط اقتصادی ایران و چین، حوزه‏های مختلف فرهنگی نیز بین دو کشور گسترده شد به‎گونه‏ای که نمونه‏هایی از تأثیر پذیری این دو تمدن را می‏توان در اساطیر، آثار ادبی، هنر سفالگری، روابط مذهبی و... مشاهده نمود. در دورة پس از اسلام، پیوندهای فرهنگی به‏گونه‏ای متفاوت و البته بسیار گسترده‏تر بروز کرد. آنچه در این دورۀ فرهنگی بیش از هر موضوع دیگری در خور توجه است، گسترش زبان فارسی در چین به‏خصوص در مناطق غربی آن است. اما توجه به حوزۀ نفوذ زبان فارسی گویا فقط به این منطقه منحصر شده بود تا اینکه پیدایش و بررسی کتیبه‏ها و گورنوشته‏های هانجو، حقایق دیگری را آشکار کرد و جلوهای عمیق تر از نفوذ زبان فارسی را در چین نشان داد. در هفت کتیبه از گورنوشته‏های هانجو ۸۱ بیت شعر فارسی در قالب قصیده، غزل، قطعه و رباعی است که ۶۱ بیت آن قابل خواندن و غیرتکراری است. در این سروده‏ها، سروده‏ها و تأثیر سخن سعدی بسیار آشکار است. هرچند گور نوشته از حضور بازرگانان ایرانی را نشان می‏دهد، لیکن نباید حضور زبان فارسی را در آنها منحصر بدانیم. در این مقاله ضمن گذری بر روابط فرهنگی ایران و چین، گورنوشته‏های مذکو را را بررسی کرده و نشان می‏دهیم زبان فارسی برای مدتی در این منطقه رونق داشته است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Voice of the Dead: An Investigation of Inscribed Persian Poems of Epitaphs in Hangzhou

نویسنده [English]

  • Ahmad Rezaee

Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, University of Qom, Iran

چکیده [English]

For ages, there had been strong ties in terms of various fields such as economy, politics, culture, etc. between Iran and China, as two great civilizations. Two main factors seem to be a base for these widespread communications: first, the Silk Road and second, their adjacency and proximity.However, although from distant past other areas had been overshadowed by economic relations, it does not mean that other links between the two countries, especially cultural ones, had been ignored; rather, the expansion of economic relations could somehow be considered as a context for cultural links.After Islamic period, cultural ties became different and wider. The expansion of Farsi in China, especially western parts, as a result of this cultural relations is noticeable. Farsi domain influence seemed to be limited to these areas. However, discovery and exploration of inscriptions, not only revealed some new facts, but also showed a deeper influence of this language in China. In seven inscriptions of Hangzhou Epitaphs, 81 Farsi verses in the forms of Ode, Ghazal, Stanza, and Quatrain were found, out of which 61 verses are legible and non-repetitive. Here, the influence of Saadi's words is obvious. Although the presence of Iranian traders can be evidently concluded through these inscriptions, the influence of Farsi should not be exclusive to them. This study, looking into cultural relations between Iran and China, investigates Hangzhou epitaphs and based on textual and historical evidence, concludes that for some time Farsi language has been common in this area.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Farsi
  • poems
  • inscription
  • Hangzhou
  • China
نیرنوری، عبدالحمید‏(۱۳۷۵). سهم ارزشمند ایرانیان در فرهنگ جهان. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
کویاجی‏، جی‏، سی‏(۱۳۵۲). آئین‏ها وافسانه‏های ایران و چین باستان. ترجمۀ جلیل دوست‏خواه. تهران : شرکت کتاب‏های جیبی.
کالج‏، مالکوم‏(۱۳۵۷). پارتیان. ترجمۀ مسعود رجب نیا. تهران‏: انتشارات سحر.
مسعودی، ابو الحسن علی‏بن‏حسین (۱۳۵۶). مروج‏الذهب و معادن الجوهر. ترجمۀ ابوالقاسم پاینده. جلد اول. چاپ دوم.تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
قرخلو، مهدی‏(1380‏). حوزه جغرافیایی تمدن ایرانی. فصلنامۀ مطالعات ملی. شمارۀ7، 91-110.
پیگولوسکایا ، ن. و (۱۳۵۴). تاریخ ایران. ترجمۀ کریم کشاورز. تهران: انتشارات پیام.
آذری، علاالدین ‏(‏۱۳۶۷). تاریخ روابط ایران و چین. تهران: امیرکبیر.
سابقی، علی‏محمد (1384). جایگاه تاریخی زبان و ادب فارسی در سین گیانگ. نامۀ پارسی79-98.
تونگ، چنگ‏(۲۰۰۶) «کتیبۀ فارسی وعربی در مسجدسیمرغ (senghuang) هانجو و فعالیت بازرگانان ایرانی در هانجودرسلسله مغول». مجلۀ موزۀ شانگهای، چین.
ستوده، غلامرضا ‏(‏بی‏تا). «کتیبه فارسی مسجد هانجو در چین». مجلۀ آینده. ۳۳۴- ۳۳۹.
بی‏نام‏ (۱۳۲۳) « نفوذ تمدن ایرانی درخارج: شعرسعدی در چین»، یادگار مهر، شمارۀ۲.