مقاله علمی- پژوهشی
لیلا الهیان
چکیده
شبه قاره هند در قرن دهم، از مراکز شکوفایی زبان و ادب فارسی به دور از سرزمین مادری خود بوده است. گلبدن نامه نخستین نثر بانونبشت فارسی، متعلق به این دوره است که به قلم بانویی غیرایرانی نگاشتهشده است. گلبدن، از منظر زنی دارای اعتبار اجتماعی و ناظر بر حوادث، خاطراتی از سلوک اجتماعی و خانوادگی پدرش، بابر و برادر خود، همایون، را ...
بیشتر
شبه قاره هند در قرن دهم، از مراکز شکوفایی زبان و ادب فارسی به دور از سرزمین مادری خود بوده است. گلبدن نامه نخستین نثر بانونبشت فارسی، متعلق به این دوره است که به قلم بانویی غیرایرانی نگاشتهشده است. گلبدن، از منظر زنی دارای اعتبار اجتماعی و ناظر بر حوادث، خاطراتی از سلوک اجتماعی و خانوادگی پدرش، بابر و برادر خود، همایون، را برجای گذاشته است. به نظر میرسد این کتاب فراتر از خاطرهگویی، با زبانی زنانه در پی برجسته کردن، پنهان کردن یا دگرگون جلوهدادن موضوعاتی بودهاست. مسألۀ پژوهش پیشرو این است که گلبدن نامه به چه مباحث تاریخی- فرهنگی بهویژه در نمایاندن بخش همیشه پنهان مانده حکومتها یعنی زنان، اندرونی و روابط آنها از نگاه یک زن پرداخته و ازین رهگذر چگونه روایت تاریخی از پدر و برادر خود عرضه کرده است. پس از شرح محتوای تاریخی کتاب، دو موضوع در خور تأمل جایگاه زنان دربار و نیز باورها و آیینهایی که در خلال خاطرات بازنمایی شده، واکاوی شد. در نتیجه مشخص شد شخصیتها و خاطرات طرح شده معمولاً به اعتبار ارتباط خانوادگی با شاه حاضر(اکبرشاه) انتخاب شدهاند و نویسنده از منظری زنانه در پیاثبات حقانیت حکومت همایون، وفاداری برادر دیگرش، هندال، صمیمت عمیق آنها و تلاششان برای نکوداشت زنان و مناسبات خانوادگی است.
مقاله علمی- پژوهشی
الهام ایل؛ محمد عارف
چکیده
مقاله حاضر میکوشد به بررسی تحلیلی و نماد شناختی فیلم سینمایی رنگ انار، اثر سرگئی پاراجانف، کارگردان ارمنی، از منظر انسان شناسی نمادین بپردازد. انسان شناسی نمادین، که در امتداد نظریه های دهه 1970 و با تلاش اندیشمندانی چون گیرتز، ترز و داگلاس در علوم انسانی ایجاد شده، فرهنگ را مجموعهای از معانی میداند که از طریق نمادها و نشانهها ...
بیشتر
مقاله حاضر میکوشد به بررسی تحلیلی و نماد شناختی فیلم سینمایی رنگ انار، اثر سرگئی پاراجانف، کارگردان ارمنی، از منظر انسان شناسی نمادین بپردازد. انسان شناسی نمادین، که در امتداد نظریه های دهه 1970 و با تلاش اندیشمندانی چون گیرتز، ترز و داگلاس در علوم انسانی ایجاد شده، فرهنگ را مجموعهای از معانی میداند که از طریق نمادها و نشانهها درک و تفسیر می شود. سینما نیز به عنوان رسانهای متنی، جهت انتقال معانی فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از ابزارهای مناسب برای تحلیل متون سینمایی، استفاده از روش نمادشناسی است، که روشی منسجم و پربار در مطالعات سینمایی محسوب میشود. رنگ انار، فیلمی با اقتباس از زندگی صایات نوا (شاعر ارمنی قرن هجدهم)، آمیزهای از نمادهای انجیلی، تصویرپردازیهای مذهبی، هنر بومی و معماری قوم ارمن است. این مقاله، به روش تحلیل محتوای کیفی و شیوهی کتابخانهای، با رویکرد انسان شناسی نمادین، مبتنی بر دیدگاه کلیفورد گیرتز، مورد مداقه قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهدکه پاراجانف از سینما گران مردم شناس ارمنی است که عناصر بومی و قومی ارمنیان را به خوبی شناخته، و شاهد تحولات نمادها و نشانههای بومی، به مذهبی، در دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی در زندگی قوم ارمن بوده است. این مقاله به بازشناسی ده نماد و نشانه در فیلم رنگ انار می پردازد.
مقاله علمی- پژوهشی
تهمینه بازدار
چکیده
یکی از کانونهای اصلی جاده ابریشم، به عنوان شاهراه ارتباطی شرق و غرب، سرزمین پهناور چین است. جاده ابریشم نه تنها راه مبادلات تجاری چین با سایر کشورها محسوب می شده، بلکه مهمتر از آن مسیر تبادلات فرهنگی، بینا فردی و اجتماعی نیز به شمار می رفته است که اساسی ترین ابزار چنین تبادلی، زبان و محصولات زبانی است. ایران از جمله کشورهای بزرگی است ...
بیشتر
یکی از کانونهای اصلی جاده ابریشم، به عنوان شاهراه ارتباطی شرق و غرب، سرزمین پهناور چین است. جاده ابریشم نه تنها راه مبادلات تجاری چین با سایر کشورها محسوب می شده، بلکه مهمتر از آن مسیر تبادلات فرهنگی، بینا فردی و اجتماعی نیز به شمار می رفته است که اساسی ترین ابزار چنین تبادلی، زبان و محصولات زبانی است. ایران از جمله کشورهای بزرگی است که بخش اعظم جاده ابریشم از آن عبور می کرده است؛ شرایط خاصِ ایران یعنی قرارگرفتن در بخش عمده جاده ابریشم و همسایگی با چین باعث گردیده تبادلات فرهنگی و زبانی میان این دو تمدن بزرگ بسیار گسترده شود.آثار به دست آمده و پژوهشهای انجام شده مؤید این موضوع است که علاوه بر زبان سانسکریت، زبان فارسی تأثیرات عمیقی در فرهنگ چینی به ویژه در فرهنگ اقلیت قومی مسلمان این کشور به جا گذاشته که تأثیرات آن تا به امروز باقی است.بر این مبنا، در پژوهش حاضر بر آنیم تا اولین اسناد و نشانههای یافت شده و باقی مانده مربوط به خط و زبان فارسی را در زبان چینی به ویژه در مورد نخستین مراحل آموزش زبان فارسی در این سرزمین بررسی و معرفی کنیم. وام واژههای فارسی موجود در زبان چینی، نخستین مدرسه ترجمه و اولین فرهنگ لغت فارسی- چینی "خویی خویی"[1] در چین، از جمله این اسناد به شمار میروند، در ادامه به تحلیل و بررسی آنها خواهیم پرداخت.[1] 回回
مقاله علمی- پژوهشی
رضا چهرقانی
چکیده
بیداری، نواندیشی و تجددخواهی در کشور تاجیکستان تحت تأثیر آراء احمد مخدوم دانش(1828-1897م) و کتاب نوادرالواقایع او، با جنبش معارفپروری آغاز شده، تا امروز ادوار گوناگونی را پشت سر گذاشته و رویکردهای مختلفی؛ همچون نواندیشی دینی، سکولار، مارکسیستی، ملیگرا و ... داشته است. در تمامی ادوار یاد شده، زبان و ادبیات فارسی به مثابۀ محمل یا ...
بیشتر
بیداری، نواندیشی و تجددخواهی در کشور تاجیکستان تحت تأثیر آراء احمد مخدوم دانش(1828-1897م) و کتاب نوادرالواقایع او، با جنبش معارفپروری آغاز شده، تا امروز ادوار گوناگونی را پشت سر گذاشته و رویکردهای مختلفی؛ همچون نواندیشی دینی، سکولار، مارکسیستی، ملیگرا و ... داشته است. در تمامی ادوار یاد شده، زبان و ادبیات فارسی به مثابۀ محمل یا زمینهای برای تکوین تجددطلبی، نواندیشی و موضوعات مرتبط با آن یا ابزاری برای انتقال مفاهیم و آراء نواندیشان این سامان بهکارگرفته شده و حتی در برخی مقاطع تاریخی، مقولۀ زبان، خط یا ادبیات فارسی/تاجیکی فی نفسه بهعنوان عنصری هویتبخش برای روشنفکران تاجیکستان اهمیت یافته است. با عنایت به این موضوع، پژوهش پیش رو با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی، کوشیده است تا مسألۀ نقش و تأثیر زبان و ادبیات فارسی در شکلگیری و استمرار نواندیشی و تجدد یا دگرگونی و تطور آن در تاجیکستان را بررسی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که زبان و ادبیات فارسی در ارتباط با جریان نواندیشی و تجدد در این کشور و استمرار تاریخی آن، گاه طریقیت و گاه موضوعیت یافته است؛ بهگونهای که در دوران معارفپروری بیشتر آثار روشنفکران و آرمانهای تجددخواهانۀ ایشان در ژانرها و قالبهای ادبی عرضه شدهاند. افزون بر این در ادوار بعد و در تقابل با ظهور و قدرت یافتن پانترکیسم و نادیده انگاشتن هویت و حضور تاریخی تاجیکان در فرارود یا در ماجرای تغییر خط فارسی به روسی یا سیرلیک، مقولۀ زبان مادری و ادبیات فارسی و حفظ نوامیس زبانی و مواریث ادبی، خود؛ همچون آرمانی مقدس به دغدغۀ اصلی روشنفکران تاجیک در مبارزۀ اجتماعی ایشان بدل شده است.
مقاله علمی- پژوهشی
نسیم حسنی درآبادی؛ زلیخا اژدریان شاد
چکیده
یکی از روشهای خوانش تصویر، روش پانوفسکی است؛ که در آن آیکونوگرافی با آیکونولوژی پیوند خورده و به مدد آن میتوان سفری به عمق تصاویر نگارگری ایران، که چون پنجرهای است به سوی فرهنگ، تاریخ باستان، اساطیر و باورهای ایرانیان، داشت. در بررسی جایگاه انسان و اشیاء بهکار رفته در نگارههای سه داستان ضحاک، رستم وسهراب، و بیژن ...
بیشتر
یکی از روشهای خوانش تصویر، روش پانوفسکی است؛ که در آن آیکونوگرافی با آیکونولوژی پیوند خورده و به مدد آن میتوان سفری به عمق تصاویر نگارگری ایران، که چون پنجرهای است به سوی فرهنگ، تاریخ باستان، اساطیر و باورهای ایرانیان، داشت. در بررسی جایگاه انسان و اشیاء بهکار رفته در نگارههای سه داستان ضحاک، رستم وسهراب، و بیژن از شاهنامۀ تهماسبی، گرزی گاوسار مشاهده میشود، و این پرسش در ذهن ایجاد میشود که چرا پهلوانان در دست خود گرزگاوسار دارند، و نگارگران صفوی در خلق آن چه پیامی دارد. در این مقاله سعی شده با نگاهی تطبیقی و با استفاده از الگوی پانوفسکی؛ به محتوا و معنای مستتر و کارکرد در تصویر پرداخته شود. اطلاعات در این مقاله به روش کتابخانهای گردآوری شده و روش تحقیق آن تحلیلی_توصیفی است. در نهایت دو نگاه دربارۀ گرز گاوسار وجود دارد: اول سلاحی که به پهلوانان در نبرد یاری میرساند و از نفوذ دشمن جلوگیری میکند؛ دوم به این دلیل که فریدون طرح آن را برخاک میکشد و به آهنگران سفارش میدهد، اشاره به عصر مفرغ و آهن و منابع غنی در سرزمین ما دارد. نگارگر نیز با توجه به فضای عصر صفوی، خود را در فضای حماسی شاعر می بیند، گویی قلم در دست چون گرز بود و او پهلوان، آن را به هوا برد و پا بر زمین کوبید تا خفتگان را بیدارسازد.
مقاله علمی- پژوهشی
ابراهیم خدایار
چکیده
عبدالعظیم شرعی(ف1311ق/1894م) نخستین تذکره نویس محیط ادبی بخاراست که در نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم با الهام از واضح بخارایی، دیگر هم تبار ایرانی نژاد خود، در گسترش و رونق ژانر تذکره نویسی در محیط ادبی ماوراءالنهر ایفای نقش کرده است. دانش ما در زبان فارسی دربارۀ این تذکره نویس و تذکره اش بسیار اندک، نادرست و متناقض است. مسئلۀ ...
بیشتر
عبدالعظیم شرعی(ف1311ق/1894م) نخستین تذکره نویس محیط ادبی بخاراست که در نیمۀ دوم سدۀ نوزدهم با الهام از واضح بخارایی، دیگر هم تبار ایرانی نژاد خود، در گسترش و رونق ژانر تذکره نویسی در محیط ادبی ماوراءالنهر ایفای نقش کرده است. دانش ما در زبان فارسی دربارۀ این تذکره نویس و تذکره اش بسیار اندک، نادرست و متناقض است. مسئلۀ اساسی این پژوهش بررسی سوانح زندگی شرعی و تحلیل انتقادی تذکرۀ وی است. نگارنده برای تبیین این مسئله با استفاده از روش تحلیل محتوا و دستاوردهای رویکرد ژانری به متن به دنبال یافتن پاسخ برای پرسش های ذیل است: آیا می توان به هویت واقعی شرعی دست یافت؟ مهمترین شاخص های شرعی برای تدوین تذکره کدام اند؟ نتایج تحقیق نشان داد شرعی از ایرانی تباران بخاراست که هنوز پس از نزدیک به یک ونیم سده از درگذشت وی، هویت واقعی وی در هاله ای از ابهام قرار دارد. نگارنده با انتخاب نه شاخص «1. تخلص؛ 2. وابستگی های نژادی و نسبی؛ 3. وابستگی های فکری و ادبی؛ 4. زادگاه، تاریخ تولد و فوت؛ 5. شغل، تحصیلات، استادان، شاگردان و معاصران؛ 6. آثار شاعران؛ 7. پیوند با دربار؛ 8. بوطیقای ذوق تذکره نویس؛ و 9. زبان» اهم معیارهای تذکره نویسی مؤلف را تحلیل کرد.
مقاله علمی- پژوهشی
احمد رضایی
چکیده
دو تمدن بزرگ ایران و چین از گذشتۀ بسیار دور پیوندهای عمیقی داشتهاند. پیوندهای این دو تمدن در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی فرهنگی و... بوده است. بهنظر میرسد دو عامل اساسی، زمینهساز این ارتباطات گسترده بوده است: نخست جادۀ ابریشم، دوم همسایگی و همجواری آنها؛ هرچند گذشت روزگار و تحولات جهانی و منطقهای، بهخصوص در سدههای ...
بیشتر
دو تمدن بزرگ ایران و چین از گذشتۀ بسیار دور پیوندهای عمیقی داشتهاند. پیوندهای این دو تمدن در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی فرهنگی و... بوده است. بهنظر میرسد دو عامل اساسی، زمینهساز این ارتباطات گسترده بوده است: نخست جادۀ ابریشم، دوم همسایگی و همجواری آنها؛ هرچند گذشت روزگار و تحولات جهانی و منطقهای، بهخصوص در سدههای اخیر، هر دو عامل را دیگرگون کرد، لکن دیرینگی و عمق روابط ایران و چین به حدی بوده است که هیچ عاملی نمیتواند باعث بُرش و جدایی آنها شود. از طرفی، اگرچه از روزگاران دور روابط اقتصادی میان این دو تمدن بر دیگر حوزهها سایه افکنده بوده، اما این بدین معنا نیست که پیوندهای دیگر این دو کشور بهویژه پیوندهای فرهنگی، تحتالشعاع روابط اقتصادی بوده و مورد بیتوجهی قرار گرفته است؛ بلکه باید از دریچهای دیگر گسترش روابط اقتصادی را زمینهساز پیوندهای فرهنگی بهشمار آورد. معالوصف میتوان گفت در کنار گسترش روابط اقتصادی ایران و چین، حوزههای مختلف فرهنگی نیز بین دو کشور گسترده شد بهگونهای که نمونههایی از تأثیر پذیری این دو تمدن را میتوان در اساطیر، آثار ادبی، هنر سفالگری، روابط مذهبی و... مشاهده نمود. در دورة پس از اسلام، پیوندهای فرهنگی بهگونهای متفاوت و البته بسیار گستردهتر بروز کرد. آنچه در این دورۀ فرهنگی بیش از هر موضوع دیگری در خور توجه است، گسترش زبان فارسی در چین بهخصوص در مناطق غربی آن است. اما توجه به حوزۀ نفوذ زبان فارسی گویا فقط به این منطقه منحصر شده بود تا اینکه پیدایش و بررسی کتیبهها و گورنوشتههای هانجو، حقایق دیگری را آشکار کرد و جلوهای عمیق تر از نفوذ زبان فارسی را در چین نشان داد. در هفت کتیبه از گورنوشتههای هانجو ۸۱ بیت شعر فارسی در قالب قصیده، غزل، قطعه و رباعی است که ۶۱ بیت آن قابل خواندن و غیرتکراری است. در این سرودهها، سرودهها و تأثیر سخن سعدی بسیار آشکار است. هرچند گور نوشته از حضور بازرگانان ایرانی را نشان میدهد، لیکن نباید حضور زبان فارسی را در آنها منحصر بدانیم. در این مقاله ضمن گذری بر روابط فرهنگی ایران و چین، گورنوشتههای مذکو را را بررسی کرده و نشان میدهیم زبان فارسی برای مدتی در این منطقه رونق داشته است.
مقاله علمی- پژوهشی
سید محمد مهدی ساعتچی؛ خسرو ظفرنوایی
چکیده
در فلسفه و هنرهای تصویری چین، هم طبیعت و هم نقاشیهای قلم مو و مرکب، نماد زیبایی و توازن هماهنگ عالم کاینات هستند. هنر چین در سراسر تاریخ خود، طبیعت را ملهم از نیروی پنهان تصور می کند و هدف هنرمند نیز این است که با این روح تماس پیدا کرده، آنگاه به انتقال آن در جریان کار خود دست زند. این مقاله بر آن است تا با اتکای بر یکی از مهمترین ...
بیشتر
در فلسفه و هنرهای تصویری چین، هم طبیعت و هم نقاشیهای قلم مو و مرکب، نماد زیبایی و توازن هماهنگ عالم کاینات هستند. هنر چین در سراسر تاریخ خود، طبیعت را ملهم از نیروی پنهان تصور می کند و هدف هنرمند نیز این است که با این روح تماس پیدا کرده، آنگاه به انتقال آن در جریان کار خود دست زند. این مقاله بر آن است تا با اتکای بر یکی از مهمترین منابع معنوی این فرهنگ یعنی تعالیم دائو، به عنوان مکتبی اثرگذار در شکل دهی به زوایای فرهنگ چین باستان، بهویژه در عرصۀ فرهنگ بصری، معنا و مفهوم «طبیعت» در نقاشیهای منظرۀ چینی و طریق هماهنگی با آن را مورد مطالعه قرار دهد. شیوۀ مورد استفاده در اینجا مطالعات کتابخانهای و تحلیل و بررسی تطبیقی آثار هنری و منابع اندیشههای مکتب دائو است. بهطورکلی دائو خواهان هماهنگی با سیر طبیعی و خودجوشی است. در مکتب دائو، اصل تغییر به عنوان عامل پیشبرندۀ جهان هستی(دائو) بهعنوان توازن هماهنگ میان اضدادی تعریف میشود که با یکدیگر تعامل دارند (یین و یانگ). توازن میان اضداد نوعی نیرو یا روح طبیعی را به نام «چی» میآفریند. مناظر نقاشیشده (شانشوئی) نیز بازتابی از این باور در غالب نیروهای «یین» و «یانگ» هستند.
مقاله علمی- پژوهشی
رضا غفوری
چکیده
وشنامه منظومهای است پهلوانی و موضوع آن سرگذشت ضد قهرمانی به نام کوش پیلدندان است که بیشتر سالهای عمر خود را در نبرد با فرزندان جمشید و پهلوانان ایرانی به سر میبرد. به جز کوشنامه در دیگر متون پهلوان ایران نیز دربارۀ پیلدندان روایتهای متعدّدی آمده که اغلب با گزارش آن منظومه متفاوت است و اختلافهای دارد به ویژه آنکه در ...
بیشتر
وشنامه منظومهای است پهلوانی و موضوع آن سرگذشت ضد قهرمانی به نام کوش پیلدندان است که بیشتر سالهای عمر خود را در نبرد با فرزندان جمشید و پهلوانان ایرانی به سر میبرد. به جز کوشنامه در دیگر متون پهلوان ایران نیز دربارۀ پیلدندان روایتهای متعدّدی آمده که اغلب با گزارش آن منظومه متفاوت است و اختلافهای دارد به ویژه آنکه در این دسته منابع، داستانهای متعدّدی دربارۀ پایان زندگی او و چگونگی کشته شدنش دیده میشود. یکی از نکتههای ابهامآمیز دربارۀ کوشنامه و به ویژه قهرمان آن، خاستگاه روایات آن است که اغلب میان پژوهشگران اختلاف نظرهایی دیده میشود و پژوهشگران فرضیههای مانند ارتباط داستانهای کوش با شاهان کوشان و یا برعکس سامی نژاد بودن آن آوردهاند. در این مقاله نخست به بررسی داستانهای کوش پیلدندان در ادب پهلوانی ایران و نقد برخی نظریههای دربارۀ آن میپردازیم سپس دربارۀ منشأ احتمالی روایات این ضد قهرمان با ذکر شواهدی سخن میگوییم.
مقاله علمی- پژوهشی
سید علی قاسم زاده؛ تاج الدین آروین پور
چکیده
جنبش جنگنامهسرایی در ادبیات معاصر افغانستان همزمان با قیامهای مردمی در برابر انگلیسیها آغاز شد که به جنگ اوّل افغانستان و انگلیس(1217- 1220هـ.ش/ 1839- 1842م) معروف است. با تجاوز استعمار انگلیس به افغانستان روح حماسی و رزمی در مردم این سرزمین برانگیخته شد و منجر به جهاد مسلحانه و خلق منظومههای حماسی متعدد شد. این منظومهها ...
بیشتر
جنبش جنگنامهسرایی در ادبیات معاصر افغانستان همزمان با قیامهای مردمی در برابر انگلیسیها آغاز شد که به جنگ اوّل افغانستان و انگلیس(1217- 1220هـ.ش/ 1839- 1842م) معروف است. با تجاوز استعمار انگلیس به افغانستان روح حماسی و رزمی در مردم این سرزمین برانگیخته شد و منجر به جهاد مسلحانه و خلق منظومههای حماسی متعدد شد. این منظومهها در وزن و سبک بهتبعیت از شاهنامۀ فردوسی به نظم درآمدهاند. موضوع اصلی این جنگنامهها، وصف دلاوریها و کیفیت مبارزة مردم افغانستان در برابر بیگانگان، مخصوصاً انگلیسیها و منازعات خانوادگی امرا و حکام محلی است. این جستار به شیوۀ توصیفی– تحلیلی در پی آن است که نقش جنگنامهسرایی را در انعکاس واقعیتهای تاریخ سیاسی معاصر افغانستان بررسی کند. از نتایج تحقیق برمیآید که اساسا تعدد این جنگنامهها گواه احساس ضرورت تاریخی در شاعران برای حفظ هویت ملی و تلاش آنان برای ثبت و ماندگاری دلاوریها و دستاوردهای اتحاد ملی در پیکرة ژانر حماسه است. مقبولیت و معیارمندی شاهنامة فردوسی در افغانستان عامل اساسی گرایش مقلدانة این شاعران برای سرایش جنگنامههای حماسی است؛ اگرچه هیچیک را نمیتوان در سبک و زبان و حتی موضوع همپایة نقش و کارکرد شاهنامه در ادبیات حماسی دانست، لیک برخی از این جنگنامهها آثار عاطفی عمیق در میان مردم افغانستان و برانگیختگی حس وطندوستی و تمایل به وحدت و استقلال ملی در تاریخ معاصر افغانستان داشته و دارند.
مقاله علمی- پژوهشی
حسام کشاورز؛ علی اصغر فهیمی فر؛ حسنعلی پورمند
چکیده
با ورود دستبافتهای شرقی به اروپا از دوران باستان این بافتهها اغلب با نامهایی که از شرق همراه آنها به غرب میرفت، شناخته میشدند. از آنجا که در سدههای اسلامی، مورها، که مسلمانان مسیحی شدۀ اروپا بودند، نقش زیادی در رواج این واژهها داشتند، بیشترین ظهور دستبافتهای شرقی در اروپا و به ویژه شبه جزیرۀ ایبری(پرتغال و ...
بیشتر
با ورود دستبافتهای شرقی به اروپا از دوران باستان این بافتهها اغلب با نامهایی که از شرق همراه آنها به غرب میرفت، شناخته میشدند. از آنجا که در سدههای اسلامی، مورها، که مسلمانان مسیحی شدۀ اروپا بودند، نقش زیادی در رواج این واژهها داشتند، بیشترین ظهور دستبافتهای شرقی در اروپا و به ویژه شبه جزیرۀ ایبری(پرتغال و اسپانیا) به صورت واژگان عربی است. از جانب دیگر به سبب ناشناخته بودن ساختار بافتههای شرقی برای اروپاییان، در فرهنگ لغات پرتغالی و اسپانیایی همۀ این واژهها معادل یکدیگر قرار گرفتهاند. این پژوهش با روش تاریخی به کند و کاو در اسناد و کتب کهن پرتغالی و اسپانیایی پرداخته و چگونگی و کیفیت حضور دستبافتهای شرقی در این سرزمینها را از سدههای میانه به بعد مورد مطالعه قرار داده است. با توجه به دستآوردهای این پژوهش، در پرتغال و اسپانیا حداقل از سدۀ چهاردهم میلادی قالی شرقی کم و بیش نمونۀ نوعی و مظهر اسباب و لوازم خانه شناخته میشده است که واژۀ آلکاتیفا معرف آن بوده است. بیشتر این قالیها از هند به وسیلۀ تجارت به شبه جزیرۀ ایبری رسیدهاند و در مقابل قالیهای ایرانی به سبب گرانی نقش کمی در دکوراسیون داخلی آنها بر عهده داشته است.
مقاله علمی- پژوهشی
بهزاد وثیق
چکیده
ادیان بهعنوان سرچشمههای نظری پیش از دوران مدرن، بیانهایی کالبدی را در باغ سازی نشان دادهاند. یکی از مهمترین معماریهای منظر در خاور دور، بالأخص در چین، با نام باغ سازی چینی شناخته میشود. چنین به نظر میرسد که طراحی منظر در آن دیار تا حدودی تحت تأثیر موضوع طبیعت و طبیعتگرائی اندیشههای بودایی، تائویی و کنفوسیوسی واقعشده ...
بیشتر
ادیان بهعنوان سرچشمههای نظری پیش از دوران مدرن، بیانهایی کالبدی را در باغ سازی نشان دادهاند. یکی از مهمترین معماریهای منظر در خاور دور، بالأخص در چین، با نام باغ سازی چینی شناخته میشود. چنین به نظر میرسد که طراحی منظر در آن دیار تا حدودی تحت تأثیر موضوع طبیعت و طبیعتگرائی اندیشههای بودایی، تائویی و کنفوسیوسی واقعشده است. در این مقاله بر اساس روش پژوهش در نمونه موردی و تحلیلی-توصیفی با تکیهبر مطالعات اسنادی مربوط به تعاریف پایه تفکرات تائویی، کنفوسیوسی و بودایی به شناختی اجمالی از ایدههای فلسفی آن دستیافته و در ادامه با تحلیل عناصر و نیز کلیات باغ چینی به چگونگی تأثیرگذاری اندیشههای مذکور بر شکلگیری باغ و منظر آن اشاره میشود. از مطالعات انجامشده چنین برمیآید که منظرسازی چینی تجسم عینی نمادهای اندیشههای تائویی، کنفوسیوسی و بودایی بوده که خود را در قالب عناصر، نظمها و روابط و مکانیابی میان اجزاء بازمینمایاند.