نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی

نویسنده

عضو هیات علمی-پژوهشکده مردمشناسی-پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری

10.30465/acas.2023.36499.1136

چکیده

در نوشتار حاضر تاثیر نقالی و شبیه‌خوانی به عنوان دو هنر اجرایی، بر تحولات شکلی و محتوایی پرده‌های درویشی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، پس از نگاهی تاریخی به روند نقاشی از بزرگان دین در ایران، مجالس نقش بسته بر یک نمونه پرمخاطب پرده درویشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شواهد حاکی از آن است که در دوران صفویه پرده‌های صورت‌خوانی که شاید نام دیگر بر شمایل‌خوانی باشد، نقطه آغاز پرده‌های درویشی است. به تدریج شمایل‌ها نه در فضایی ایستا، بلکه در میانۀ عمل یا لحظه‌ای از رویدادی مشخص نقش زده شدند، سپس بخش‌های تاثیرگذار از یک واقعه مشخص بر یک پرده نقش زده شدند. ساختار طومارهای نقالی هم در شکل‌گیری فرمی پرده درویشی بی‌تاثیر نبودند و شاید بتوان پرده درویشی را از دید ساختاری ترجمان دیداری طومارهای نقالی دانست. گرچه پرده درویشی فاقد ساختار تودرتو است، اما از قصه‌ای فراگیر و چندین قصه خرد تشکیل شده است. گونه‌گونی موضوعی مجالس مبتنی بر قصه‌ها چنان است که بیشتر این مجالس با نقش مرکزی ارتباط موضوعی ندارند. گریز گاه و بی‌گاه پرده‌خوان به تصویر مرکزی این ارتباط را برقرار می‌کند. رواج و شکوفایی شبیه‌خوانی در دوران قاجار از دید محتوایی بر پرده‌های درویشی تاثیر گذار بودند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

How Dramatic Storytelling affected the Evolvement of the Subject and Structure of Painted-screen

نویسنده [English]

  • Maryam Nemat Tavousi

Faculty member-Anthropology Research Center-Research Institute for Cultural Heritage and Tourism

چکیده [English]

Painted-screen storytelling has been derived from dramatic storytelling or Naqqaali which has used to be performed throughout Iran from ancient times. Its specific structure is applying a painted-screen to which the reciter refers from time to time during his performance. The main purpose of this research is revealing the evolution path of religious painted-screen from the very beginning till the end result: a painted-screen with so many scenes. It seems storytelling scrolls (Tomar) and Shabih-khani (Ta’ziyeh) play a very important role in final form and the content of these painted-screens. Like scrolls, every painted screen is comprised from a main story and so many minor stories. But the minor stories in painted-screen do not have organic relationship. It is reciter who refers to the main story (painted at the middle of the painted-screen) On the other hand, the main story and lots of minor stories in every painted-screen have been borrowed from Shbih-khani. Besides, at the heart of the religious painted-screen there are big holy figures that can be seen vividly by audience all the time. This means whether the reciter tell the story of Karbal or not, the audience feel the presence of key religious figure during time.

کلیدواژه‌ها [English]

  • “Painted-screen storytelling”
  • “Shabih-khani”
  • “Folk Art”
  • “Coffee-house painting”
  • " Shamayel-Khani"