(پاییز و زمستان 1403)
(بهار و تابستان 1403)

       


آمار و ارقام نشریه

  • تعداد دوره‌ها   3
  • تعداد شماره‌ها   5
  • تعداد مقالات   64
  • تعداد نویسندگان   113
  • تعداد مشاهده مقاله   87,279
  • تعداد دریافت فایل اصل مقاله   30,080
  • نسبت مشاهده بر مقاله   1363.73
  • نسبت دریافت فایل بر مقاله   470
  • تعداد مقالات ارسال شده   191
  • درصد عدم پذیرش   31
  • درصد پذیرش   21
  • تعداد پایگاه های نمایه شده   10
  • تعداد داوران   142

محقق گرامی لطفا پیش از ارسال مقاله موارد زیر را ملاحظه و فایل های پیوست را مطالعه نمایید.


 * توجه داشته باشید که دریافت کد مقاله به معنای ارسال مقاله نیست؛ پس از طی همه مراحل، صفحه تأیید ارسال مقاله باید در پایان مشاهده شود. (برای مشاهده تصویر نمونه اینجا کلیک کنید)

* لطفا در مرحله ارسال فایل های مقاله، از نرم افزار مشابهت یاب سمیم نور (مشاهده صفحه - راهنما) فایل مشابهت یابی شده را دریافت و به هر مقاله ارسال نمایید.

 *خواهشمندیم قبل از هرگونه تماس یا مکاتبه با دفتر نشریه، بخش «پرسش‌های متداول» و «راهنمای نویسندگان» را مطالعه نمایید.

 * در مرحله آخر ارسال مقاله، توجه داشته باشید که حتماً از منوی نوع مقاله، فایل اصلی مقاله را انتخاب کنید، تا مراحل ارسال کامل شود. 

*در صورتی‌که رمز ورود به ایمیل شما ارسال نشد از طریق این صفحه، مجدداً تلاش فرمایید.

** در مرحله آخر ارسال مقاله، توجه داشته باشید که حتماً از منوی نوع مقاله، فایل اصلی مقاله را انتخاب کنید، تا مراحل ارسال کامل شود. (برای مشاهده تصویر نمونه اینجا کلیک کنید)

* پس از  دریافت ایمیل مربوط به پذیرش مقاله، جهت دریافت «فایل تأییدیه پذیرش» در سربرگ و با شماره نامه، تاریخ و امضا که قابل ارائه و معتبر است، طبق تصویر عمل کنید. (کلیک کنید)

 * در این نشریه علمی، پس از پذیرش مقاله، نوع مقاله در صفحه اول هر مقاله درج می‌شود. (ماده2، بند6 آیین نامه) (کلیک کنید)

*جهت تماس می توانید با آدرس پست الکترونیک نشریه farhangohonarasia@gmail.com مکاتبه نموده و یا در خواست خود را از طریق بخش «تماس با ما» نشریه ارسال نمایید. همچنین می توانید در روزهای زوج باشماره 88066053 تماس برقرار کنید.


مشخصات نشریه:

  • عنوان کامل: مطالعات فرهنگ و هنر آسیا
  • وب‌گاه: https://asianculture-artstudies.ihcs.ac.ir/
  • شاپا الکترونیکی: 2716-9839
  • محل چاپ: ایران، تهران
  • ناشر: پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات‌فرهنگی
  • مدیریت علمی: مرکز اسناد فرهنگی آسیا
  • سال شروع انتشار: 1401
  • گروه علمی: علوم انسانی و هنر
  • زیرگروه: میان رشته‌ای
  • حوزۀ تخصصی: فرهنگ و هنر
  • گرایش یا زمینه تخصصی نشریه: مطالعات بین رشته‌ای و فرارشته ای
  • حوزه موضوعی نشریه: تاریخ، ادبیات، هنر، معماری، نقاشی، موسیقی، سینما و هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی و تزئینی، صنایع دستی.
  • اعتبار مجله: علمی‌(مشاهدۀ جزئیات)
  • زبان مجله: فارسی و انگلیسی 
  • نوع مقالات: پژوهشی، تخصصی، ترویجی
  • نوبت انتشار: دوفصلنامه
  • نوع انتشار: الکترونیکی
  • هزینۀ بررسی و انتشار مقاله: ندارد 
  • نوع داوری: حداقل 2 داور، همتراز خوانی دوسو پنهان (مشاهدۀ جزئیات)
  • بازه زمانی بررسی اولیه مقالات دریافتی: تا 10 روز
  • زمان داوری: سه تا شش‌ماه
  • درصد پذیرش مقالات: 18%
  • دسترسی به مقاله‌ها: رایگان (تمام متن)
  • نمایه‌شده: بلی (مشاهده جزئیات)
  • دسترسی به مقاله‌ها: رایگان (تمام متن)
  • سیاست دسترسی و انتشار: دسترسی آزاد Open Access
  • مدل دسترسی به مقالات: در فرمت PDF
  • مجوز انتشار و حق مؤلف:  Creative Commons license CC-BY
  • سامانه مدیریت نشریه: شرکت سیناوب
  • ایمیل نشریه:  asianculture.artstudies@gmail.com
  • ایمیل دوم نشریه:kamaliha.anita@gmail.com
مقاله علمی- پژوهشی

بنیان یابی تمدّن ایرانی در آسیای کهن

صفحه 1-16

https://doi.org/10.30465/acas.2025.16322.1021

ناصر تکمیل همایون

چکیده آسیای کهن به گونه بزرگ‌ترین قاره زمین، زیستگاه نخستین جماعت‌های انسانی بوده که حیات باستانی خود را در فرهنگ‌های گوناگون نظم داده‌اند. ساکنان سرزمین‌های آسیایی در مهاجرت و ارتباط با یکدیگر که گاه به‌سختی صورت می‌گرفت، تأثیر و تأثرات بسیار در یکدیگر باقی گذاشته‌اند و هیچ‌گاه بریده از هم نبوده‌اند. از اقوام ریشه‌دار آسیایی نام‌هایی در تاریخ آمده که مشهورترین آن‌ها شاید «قوم آرین» ها باشد که به شعبه‌های گوناگون تقسیم شده‌اند و در مراحل تکاملی زمان و فرهنگ و فرهنگ‌سازی، در برهه‌ای از تاریخ که تحول عظیم شهرنشینی و حکومت و عصر کتابت پدید آمده آن قوم را در پهنه تمدن قرار داده است. این امر از هزار سوم پیش از میلاد مشهود است.


مقاله علمی- پژوهشی تاریخ

دوگانه ایران و افغانستان در داستان آواره بی‌خورشید

صفحه 17-34

https://doi.org/10.30465/acas.2025.51985.1184

زهرا حاتمی

چکیده مقاله حاضر با استفاده از نظریه پسااستعماری تلاش در بازنمایی نحوه مواجهه ایرانی میزبان و افغان‌های مهاجر در اثر داستانی «آواره بی‌خورشید» نوشته محمدهادی محمدی دارد. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که تصویر ارائه‌شده از افغانی مهاجر در روایت داستانی «آواره بی‌خورشید» حاوی چه پیام‌هایی است و چه نقشی در برساخت هویت جدید از خودِ افغانی در برابر دیگریِ ایرانی بازی می‌کند. فرضیه تحقیق حاضر آن است که آنچه در روایت محمدی در بازنمایی زندگی بومان، کودک کارگر افغانی می‌یابیم به نحوی پُررنگ‌تر در روایت‌ نویسندگان افغانی نیز قابل ردیابی است که در آن بر هویت، نژاد، زبان، فرهنگ و تاریخ متفاوت افغانستان و ایران تأکید شده و تلاش گردیده است در مقابله با موقعیت فرودستی جامعه مهاجر، وجوه امتیازبخشی آنان برشمرده شود. این روایت‌ها جامعه فرودست‌انگاشته‌شده افغانی مهاجر را به صدا درآورده و به آن‌ها این امکان را داده است که نه‌تنها با روایت‌های مخالف خود مقابله کنند، بلکه این روایت فرودست‌کننده را برعکس نمایند و از مزایای فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور خود سخن بگویند. قدرت سخن و روایت آن‌ها به نحوی است که توانسته است بر ذهنیت نویسندگان ایرانی نیز تأثیرگذار شده و آن‌ها را وادار به نگارش آثار خود در چنین فضای گفتمانی کند.

مقاله علمی- پژوهشی هنر

آواهای عاشورایی: بررسی تطبیقی موسیقی عزاداری در میناب و مسقط

صفحه 33-64

https://doi.org/10.30465/acas.2025.51627.1183

بابک دهقانی؛ سیما صابر صلغی

چکیده موسیقی عاشورایی، به عنوان عنصری بنیادین در آیین‌های عزاداری شیعیان، بازتاب‌دهنده‌ی واقعه‌ی کربلا و تجلی‌گر ارادت عمیق به امام حسین (ع) و یاران باوفایش است. این پژوهش، با اتخاذ رویکردی مردم‌شناختی و جامعه‌شناسانه، به بررسی تطبیقی و تحلیلی آواهای عاشورایی در دو منطقه‌ی میناب و مسقط می‌پردازد. هدف اصلی، شناخت دقیق ابعاد اجتماعی-فرهنگی این آواها در دو بافت فرهنگی متفاوت با تأکید بر آیین‌ها، سنت‌ها، و باورهای مرتبط با آن‌هاست.  روش تحقیق به‌کاررفته، ترکیبی از بررسی‌های توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که به بررسی معانی، مفاهیم، و نمادهای نهفته در اجرای آواهای عاشورایی و نقش آن‌ها در ساختار اجتماعی و فرهنگی هر دو منطقه می‌پردازد.  این پژوهش به دنبال کشف وجوه مشترک و تفاوت‌های آواهای عاشورایی در میناب و مسقط  و همچنین تحلیل تأثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بر شکل‌گیری و تحول این سنت‌هاست. یافته‌های این پژوهش  در نهایت به درک بهتر نقش موسیقی عاشورایی در حفظ و انتقال ارزش‌های فرهنگی-مذهبی جوامع حاشیه‌ی خلیج فارس، به‌ویژه در زمینه پاسداشت حماسه‌ی عاشورا، کمک شایانی خواهد کرد و می‌تواند برای پژوهش‌های آتی در این زمینه راهگشا باشد.

مقاله علمی- پژوهشی هنر

تحلیل آسیب‎پذیری مخاطبان زن در سینمای ایران بر اساس نظریه‌ اپی‌ژنتیک* (بررسی موردی دو فیلم شاخص سینمای ایران)

صفحه 65-95

https://doi.org/10.30465/acas.2025.45357.1170

فرشته سالارکریمی؛ محمد علی صفورا؛ امیر حسن ندایی

چکیده سینما طی قرن بیستم به پرطرفدارترین و ‌‌تأثیرگذارترین گونه‌‌‌ هنری تبدیل شده است، لذا شناخت ‌‌تأثیر و ‌‌تأثرات آن بر مخاطبان، ازجمله مخاطبان زن، امری بسیار مهم به نظر می‌رسد. تحقیقات جدید صورت گرفته در حوزه اپی‌ژنتیک به تاثیرات عمیق ژنتیک بر شخصیت انسان صحه می­گذارد. اپی‌ژنتیک (فراوراثت)، نظریه­ای در زمینه توارث است که بیان می‌کند ژن‌ها دارای حافظه‌ای برای ثبت وقایع هستند. این پژوهش که با روش تحلیل محتوای کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، تلاش دارد بر اساس نتایج تحقیقات اپی‌ژنتیک، ‌‌تأثیر سینما بر آسیب‎پذیری زنانِ مخاطب سینما و در نهایت احتمال انتقال این نقش‌ها از جمله انفعال و درماندگی شخصیتی را به نسل‌های آینده بررسی نماید. نتایج تحلیل دو فیلم هدفمند انتخاب شده، از دو دهه متفاوت سینمای ایران و تحقیقات صورت گرفته در حوزه روان‌شناسی، علوم اعصاب و اپی‌ژنتیک نشان می‌دهد، که بازنمایی مکرر زنان منفعل و درمانده در این فیلم‌ها، با فعال‌سازی نورون‌های‌آینه‌ای و درونی‌سازی الگوهای رفتاری، می‌تواند مسیرهای عصبی مرتبط با درماندگی را تقویت کند. این فرایند، مطابق نظریه­‌‌ی یادگیری مشاهده‌ای احتمال انتقال این الگوها به نسل‌های بعدی از طریق تغییرات اپی‌ژنتیکی را افزایش می‌دهد.

مقاله علمی- پژوهشی هنر

علم‌اندوزی در آیینه احادیث کتابت و خوشنویسی

صفحه 97-115

https://doi.org/10.30465/acas.2023.28562.1088

کامیار صداقت ثمرحسینی

چکیده مقاله حاضر با رویکردی ساختاری و با طبقه‌بندی احادیث صادره از حضرت رسول ‌الله (ص) و ائمه اطهار (ع) پیرامون کتابت و فنون خوشنویسی؛ و با در نظر گرفتن دوره‌های تاریخی صدور هر یک از آن احادیث، به موضوع علم ‌اندوزی خصوصاً در سده‌های نخستین آن می‌پردازد. از این طریق می‌توان با تحولاتِ علمی، فرهنگی و هنری قرون طلایی جهان اسلام، یعنی سده‌های سوم تا پنجم هجری قمری را بهتر آشنا شد. مقاله حاضر نشان می‌دهد که احادیث نبوی در باب کتابت بر موضوعاتی نظیر کتابت کلام وحی؛ سوادآموزی همگانی؛ تعالیم اخلاقِی و معنوی کاتبان و نویسندگان؛ و آموزش‌های پایه‌ای نگارش خط با تشویق به زیبا نویسی تأکید دارند؛ اما به تدریج، در احادیث نشانه‌هایی از شکوفایی تمدن اسلامی؛ مانند تطور بی‌سابقة خطوط اسلامی؛ ظهور ورّاقان؛ رشد علوم و دانش‌ها؛ ایجادِ مشاغل خوشنویسان و کتابت فاخر قرآن، در احادیث اهل‌بیت(ع) نمایان می‌شود که بیانگر رشد علمی جامعه است.

مقاله علمی- پژوهشی تاریخ

مقایسه نوع پوشش زنان در حکومت عثمانی و زنان در حکومت قاجار

صفحه 117-137

https://doi.org/10.30465/acas.2025.41490.1159

سمانه عسگری

چکیده   طرز پوشش از جمله موضوعاتی است که بنا به جغرافیا و فرهنگ هر منطقه‌ای تغییر می‌کند. این موضوع تنها تحت تأثیر جغرافیا قرار نگرفته است عواملی از جمله دین نیز بر نحوه پوشش تأثیرگذار بوده است. از جمله دوره‌های مورد بحث در بین تاریخ‌نگاران دوره‌های حکومت قاجار در ایران و دوره سقوط امپراتوری عثمانی در آناتولی است. زنان در حکومت‌های یادشده جزئی جدایی‌ناپذیری از جامعه بوده‌اند. با روی کار آمدن اسلام و پذیرش آن توسط ترک‌ها و ایرانی‌ها آداب و سنت‌های اسلامی-عربی در حکومت‌های شکل‌گرفته در ایران و آناتولی دیده شده است.  احکام اسلام در هر زمینه‌ای به خصوص پوشش زنان دیده شده است. با روی کار آمدن ایدئولوژی مدرنیزم در جهان در قرن 18، حکومت‌های عثمانی و قاجار نیز بی‌تأثیر از آن باقی نماندند. پوشش زنان از جمله مواردی بود که رو به تغییر نهاد. نحوه پوشش زنان در حکومت عثمانی و قاجار از جمله موضوعاتی است که مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به سؤالاتی از جمله نوع پوشش زنان در دوره‌های یادشده و پاسخ به میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این حکومت‌ها از سایر فرهنگ‌های جدیدی بوده است که در پی انقلاب 1789 فرانسه در جهان به وجود آمده است. برای بررسی این موضوع در کنار استفاده از منابع کتابخانه‌ای، از منابع آرشیو ملی رئیس‌جمهوری ترکیه در استانبول نیز استفاده شده است.

مقاله علمی- پژوهشی تاریخ

نشانه شناسی شهری و نقش آن در تبیین هویت شهری تهران عصر قاجاریه

صفحه 139-163

https://doi.org/10.30465/acas.2022.41701.1160

زهرا علیزاده بیرجندی؛ محدثه ضیاء

چکیده شهرها همانند آحاد انسانی از هویتی مستقل و متفاوت برخوردارند. هویت شهری دربردارنده ویژگی‌هایی است که سبب تمایز یک شهر از سایر شهرها می‌گردد . مقوله هویت شهری نه تنها در شناخت شهرها بلکه در روند هویت‌یابی شهروندان و تقویت فرهنگ شهری نقش اساسی ایفا می‌کند. شالوده‌های هویتی شهرها تحت تأثیر عوامل طبیعی ،مصنوعی ،انسانی و رویدادهای تاریخی شکل گرفته‌اند. این عناصر به‌عنوان نشانه‌های  معنادار در خوانش معانی نهفته در فضای کالبدی  شهر و درک وجوه تمایز و تداوم شهرها نقش بسزایی دارند .هدف مقاله حاضر  تحلیل نشانه‌های تبیین‌گر هویت شهری  تهران عصر قاجاریه و نحوه عملکرد آن‌هاست. روش این پژوهش تاریخی ـ تفسیری و مبتنی بر رویکرد نشانه‌شناسی شهری است. در این رویکرد حضور نشانه‌ها و معانی عناصر کالبدی جهت خوانش محیط و درک مؤلفه‌های هویت‌ساز شهر تهران در عصر قاجاریه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته‌های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که نشانه‌های نمادین به دلیل دلالت‌های تاریخی، فرهنگی و خاستگاه‌های اسطوره‌ای آن از ظرفیت تبیین گری بیشتری در بازنمایی مؤلفه‌های هویتی تهران عصر قاجاریه برخوردارند. در روند خوانش نشانه شناختی فضاهای شهری تهران در این دوره برخی از ناسازه­های دلالت و کارکرد صرفاً از طریق دلالت‌های تاریخی قابل درک است.

مقاله علمی- پژوهشی علوم اجتماعی

تبیین مفهومی نقش جغرافیای فرهنگی در صلح‌آفرینی (همراه با برخی مصادیق)

صفحه 165-189

https://doi.org/10.30465/acas.2025.51318.1182

مهدی کریمی

چکیده ادغام بینش‌های جغرافیای فرهنگی در شیوه‌های صلح‌آفرینی می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی اثربخشی آن‌ها را افزایش دهد. با تمرکز بر این بینش‌های جغرافیای فرهنگی، صلح آفرینان می‌توانند جوامعی را ایجاد کنند که نه‌تنها در برابر منازعات مقاوم هستند، بلکه از طریق تنوع و همکاری نیز شکوفا می‌شوند. درک ابعاد اجتماعی، تاریخی و فضایی این مفاهیم اجازه می‌دهد که رویکردهای دقیق‌تر و تأثیرگذارتر برای ایجاد و حفظ صلح در جوامع مختلف توسعه یابد. بر همین اساس، مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تبیینی تعامل میان جغرافیای فرهنگی و صلح‌آفرینی را بررسی کرده و بحث می‌کند که با پذیرش و شناخت جنبه‌هایی مانند هویت فرهنگی، مکان‌سازی، میراث فرهنگی، گفت‌وگوی بین فرهنگی، اهمیت صلح سازی از پایین و درک اهمیت محیط زیست تلاش‌های صلح‌آفرینی می‌توانند محیط‌هایی ایجاد کنند که در آن جوامع مختلف به‌طور مسالمت‌آمیز به حیات خود ادامه دهند. این استراتژی‌ها نه‌تنها به حل تعارضات فوری می‌پردازند، بلکه به تاب‌آوری و همبستگی اجتماعی درازمدت نیز کمک می‌کنند. در جهانی که همچنان با چالش‌های متعددی دست‌وپنجه نرم می‌کند، آموختن درس‌هایی از جغرافیای فرهنگی به‌منزله اصول اساسی در شکل‌گیری آینده‌ای صلح‌آمیز مؤثر خواهد بود.

مقاله علمی- پژوهشی هنر

واکاوی عناصر گروتسک در فضاسازی و شخصیت‌پردازی انیمه‌های سیاه ژاپنی با تاکید بر انیمه‌ پاپریکا

صفحه 191-216

https://doi.org/10.30465/acas.2025.50339.1179

زهرا مقیمی؛ اکرم قاسمپور

چکیده     انسان مدرن در اجتماع و جهان پرهیاهوی امروز، مملو از امیال و احساسات سرکوب‌شده است. او همیشه تلاش می‌کند راهی برای برون‌ریزی و از بین بردن احساسات نامطلوب خویش پیدا کند. یکی از راههای‌ دستیابی به احساساتی که در اعماق وجود آدمی ته‌نشین شده است، همذاتپنداری با فانتزی‌های هنجارشکن، پیچیده و یا عمیقی است که در برخی انیمه‌ها وجود دارد. انیمه‌ی پاپریکا سرشار از تصاویر شگفت‌انگیز و متناقض است، این انیمه می‌تواند میل انسان را به تاریکی، نامیرایی و اکتشاف، ارضا کند. انیمه‌ی پاپریکا کارناوالی را به تصویر می‌کشد که کلاژی (Collage) از فرهنگ‌ها، مذاهب، سمبل‌ها و وقایع ملت‌های مختلف است که مرز بین رؤیا و هنر با جهان واقعی است و می‌توان آن را مصداقی بر نظریه‌ی کارناوال باختین دانست. سؤال این است که به‌کارگیری عناصر گروتسک چه تأثیری بر فضاسازی، شخصیت‌ها و به‌طور کل روایت اثر می‌گذارد؟ این مقاله در تلاش است بر اساس نظریه‌ی کارناوال باختین، تأثیر عنصر گروتسک در انیمه‌ی پاپریکا با تحلیل سبک‌شناسانه و زیبایی‌شناسی بصری، بررسی کند.

مقاله علمی- پژوهشی هنر

بررسی ساختار کاشیکاری و کتیبه‌های مساجد دوره قاجار از منظر ریخت‌شناسی (نمونه موردی: مسجد نصیرالملک شیراز)

صفحه 217-242

https://doi.org/10.30465/acas.2025.48459.1175

میترا منصوری آردکپان؛ مژگان رئوف رحیمی

چکیده مسجد مکان عبادت و تجمع مسلمانان در شهرهای اسلامی است که معمولاً در میان عناصر شهری و یا روستایی جایگاه والایی دارد. در ایران از کاشی هم برای تزئین هم به منظور استحکام بنا استفاده می­شود. در اغلب موارد، هنر کاشی در تزئینات الگویی با الهام از نقوش و رنگ­ها با ساختار هندسی شمسه در کاشیکاری مساجد استفاده می­شود. در دوران اسلامی به دلیل اهمیت خوشنویسی و تحریم نقاشی کتیبه‌ها حائز اهمیت شدند. تزئینات کتیبه‌ها  از ممزوج شدن و درکنارهم قرارگرفتن خط و نقش به دست می‌آیند و بر حسب زمان، مکان یا موقعیتشان با مواد و مصالح مختلف کار می‌شدند. نتایج حاصل از این پژوهش که به روش کیفی- تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است، نشان می­دهد، در مسجد نصیرالملک شبستان غربی شبستانی متفاوت از شبستان شرقی است. شبستان غربی از منظر سادگی در نقوش کاشی، فقط نقوش هندسی دارد و کتیبه­ای ندارد، اما نقوش کاشی در شبستان شرقی، گلدسته و طاق مروارید شامل نقوش گیاهی است و نقوش جانوری همچون بلبل که شاخصه نقوش معماری قاجار است، دیده نمی­شود. همچنین، در میان این نقوش گیاهی نقوش ابنیه و معماری به سبک اروپایی بسیار خودنمایی می­کند. از نظر کتیبه­ها نیز با توجه به فراوانی، خط ثلث و سپس خط کوفی با مضامین آیات قرآنی و ادعیه اولویت دارد. خط نستعلیق هم در مواردی دیده می­شود که از آن برای کتیبه­های اطلاع­رسان استفاده شده است.

مقاله علمی- پژوهشی علوم اجتماعی

سیاست‌ حافظه و هویت مهاجرتی: مردم‌نگاری حافظۀ جمعی مهاجران افغانستانی در ایران

صفحه 243-277

https://doi.org/10.30465/acas.2025.51308.1181

حسین میرزائی

چکیده موضوع مهاجرت، به‌عنوان پدیده‌ای جهانی، نه تنها بعد اقتصادی و اجتماعی دارد، بلکه بُعد فرهنگی و هویتی عمیقی را نیز در بر می‌گیرد. مهاجران افغانستانی در ایران، با تجربیات مشترکی از جنگ، مهاجرت، و زندگی در کشور میزبان، هویتی جمعی را شکل داده‌اند که متاثر از سیاست‌های مهاجرتی، تبعیض‌های اجتماعی و راهبردهای مقاومت فرهنگی است. در این پژوهش، نقش حافظه جمعی در شکل‌گیری هویت مهاجران، نقش سیاست‌های دولتی، و راهکارهای مقاومت فرهنگی آنان مطالعه شده است. روش پژوهش، کیفی بارویکرد مردم‌نگارانه و بهره‌گیری از تکنیک‌های مشاهده‌حین‌مشارکت و مصاحبه‌های عمیق با 22 مهاجر (16 مرد و 6 زن) در شهرک قائم قم طراحی شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که حافظه جمعی مهاجران به‌عنوان فرآیندی پویا، تحت پوشش عواملی چون تجارب مشترک، سیاست‌های مهاجرتی ایران، و تبعیض اجتماعی-اقتصادی قرار می‌گیرد. محدودیت‌های اقامت، کار و تحصیل، به‌طور مستقیم حافظه‌جمعی و هویت آن‌ها نشانه می‌رود. افزون بر این، مهاجران از راهبردهایی همچون حفظ زبان، برگزاری جشن‌ها، تهیه غذاهای سنتی، و انتقال روایت‌های شخصی در جهت مقاومت فرهنگی و پاسداری از هویت خود استفاده کرده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که اصلاح سیاست‌های مهاجرتی می‌تواند به ایجاد محیطی که در آن مهاجران امکان حفظ هویت و ادغام بهتر خود را داشته باشند، کمک ‌کند. این رویکرد نه‌تنها وضعیت اجتماعی و فرهنگی آنان را بهبود می‌دهد، بلکه تعاملات بین‌فرهنگی را نیز تقویت می‌نماید.

مقاله علمی- پژوهشی

عاشورا خانه پادشاهی حیدرآباد

صفحه 279-297

https://doi.org/10.30465/acas.2025.31311.1113

محمد رضا نیتی

چکیده سلاطین قطب شاهی در دکن از سال‌های 1518تا سال 1687 میلادی معادل 1066 هجری  حکمرانی نموده‌اند. پایه‌گذار آن سلطان محمدقلی قطب شاه (1580-1611 م) است. قطب شاهیان اهل همدان و از نسل ترکان قراقویونلو هستند و ابتدا گلکنده در نزدیک حیدرآباد را پایتخت خود قرار دادند به لحاظ مذهبی پس از تأسیس دولت صفویه در ایران رسماً خود را شیعه اعلام نمودند و سلطان محمد خطبه به نام خلفا را حذف و به نام اسماعیل مؤسس صفویه خطبه خواند و سپس تمامی مساعی خود را در ترویج آیین شیعی به کار گرفت و کاری که در دوره پادشاهان دیگر قطب شاهی در دستور کار رسمی آنان همیشگی شد.و این امر کمک زیادی به توسعه فرهنگ شیعی کرد که به همراه آن نفوذ فراوانی برای زبان و ادبیات و فرهنگ و معماری ایرانی ایجاد کرد. یکی از این موارد سنت عزاداری در ماه محرم بخصوص عزاداری در دهه اول آن و در روز تاسوعا و عاشورا است . به این منظور اماکنی به نام عاشوراخانه ساخته شد که در این مقاله به معرفی قدیمی‌ترین و عظیم‌ترین آن در حیدرآباد که به دست قطب شاهیان بنا گردید پرداخته شده است . لازم به ذکر است، افزون بر منابع مکتوب موجود و قابل دسترس، مطالب این مقاله حاصل مشاهدات نویسنده است.

مقاله علمی- پژوهشی علوم اجتماعی

سینمای ژاپن و بازاندیشی در سامان سیاسی بدیل: سانشوی مباشر و مقاومت زیست-سیاسی

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 17 خرداد 1404

https://doi.org/10.30465/acas.2025.52042.1186

پوریا چهاردهی؛ عباس منوچهری؛ سیدمحسن علوی‌پور

چکیده نسبت میان سینما و سیاست یکی از کانون‌های محوری تأمل در اندیشه‌ورزی معاصر به شمار می‌آید؛ به‌ویژه زمانی‌که هنر نه صرفاً بازنمایی‌کنندۀ واقعیت، بلکه میدانی برای پرورش اندیشه‌های سیاسی و امکان‌های نوین سوژگی رهایی‌بخش تلقی شود. سینمای ژاپن، به‌ویژه در نیمۀ دوم قرن بیستم، از جمله سنت‌های هنری‌ای است که این وجه نظری در آن به‌شکل چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. در میان سینماگران برجستۀ این سنت، کنجی میزوگوچی در آثار خود به شیوه‌های گوناگون مسئلۀ رهایی از ستم‌های ساختاری پرداخته است. فیلم سانشوی مباشر از مهم‌ترین نمونه‌هایی‌ است که نقش اخلاق انسانی را در مواجهه با ظلم و برای گشودن افقی برای جهانی دیگر به تصویر می‌کشد. این پژوهش با روش تحلیلی–تفهمی و بر پایۀ مفاهیم «زیست-سیاست»، «قدرت مؤسس»، «مالتیتود» و «امر مشترک» در اندیشۀ آنتونیو نگری، تلاش می‌کند این فیلم را نه‌فقط بازنمایی رنج، بلکه عرصه‌ای برای زایش مقاومت و تکوین سوژگی سیاسی مورد تحلیل قرار دهد. در این چارچوب، مقاومت نه در قالب کنشی شورشی یا قهرمانانه، بلکه از خلال فداکاری، سکوت و حافظۀ جمعی رخ می‌دهد. بدین ترتیب، به این پرسش پاسخ داده خواد شد که فیلم سانشوی مباشر ساختۀ کنجی میزوگوچی، چه روایتی از مفهوم مقاومت‌های بدیل ارائه می‌دهد؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که مؤلفه‌های مقاومت بدیل در فیلم با مفاهیم نگری همخوانی داشته و در مواردی همچون خلق امر مشترک و تکوین سوژگی در بستر رنج، هم‌افق‌اند.

مقاله علمی- پژوهشی زبان و ادبیات

بررسی تطبیقی دیدار شمس و مولوی با دیدار بویا و جونگزیچی چینی بر اساس نظریه کهن‌الگویی یونگ

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 21 خرداد 1404

https://doi.org/10.30465/acas.2025.52060.1187

تهمینه بازدار

چکیده ادبیات همواره بستری برای شناخت جنبه‌های گوناگون فکری،فرهنگی و اجتماعی تمدن‌ها و لایه های زیرین اندیشه در ملل مختلف را فراهم کرده است؛ ادبیات تطبیقی ابزاری است که درتحلیل اشتراکات و افتراقات آثار ادبی ملل مختلف و برای نشان دادن تاریخ اندیشه‌ها و پیوند آنان بسیار کارآمد است. بررسی و کاوش در کرانه‌های ادبیات فارسی و چینی ما را به آثاری رهنمون می‌کند که علی‌رغم تفاوت‌های ساختاری، مشابهت‌های فراوانی دارند. از جمله این آثار، داستان دو دیدار مولوی با شمس و بویا باجونگزیچی است. در این پژوهش، با روشی تحلیلی- تطبیقی، ضمن مقایسه داستان دو دیدار شمس و مولوی و بویا و جونگزیچی بر اساس نظریه کهن الگویی یونگ، به بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های آنها در دو فرهنگ ایران و چین بر پایه اندیشه صوفیانه و حکمت شرق پرداخته و در پرتو چنین رویکردی چرایی و چگونگی شروع، ادامه و انتهای این دو داستان تحلیل گردیده‌است. نتیجه‌ی پژوهش نشان می‌دهد، هر دو داستان از نظر چهارچوب یا خط اصلی در زمینه‌ی کهن الگوی پیرمرد خردمند و کهن الگوی مرگ و تولد دوباره بسیار شبیه هستند، در حالی‌که حوادث بعد از جدایی دو محبوب یا دو دوست صمیمی در پایان این دو داستان و نیز بنیادهای عرفانی این دو داستان از جمله مؤلفه‌های اساسی متمایزکننده آنها به شمار می‌رود.

مقاله علمی- پژوهشی علوم اجتماعی

پوشش و سیاست هویت: مطالعه‌ای بر تغییر ذائقه فرهنگی مهاجران افغانستانی در ایران

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از 28 خرداد 1404

https://doi.org/10.30465/acas.2025.52197.1189

حسین میرزائی

چکیده این مقاله به بررسی تغییرات ذائقه فرهنگی و سیاست هویت در میان مهاجران افغانستانی در ایران، با تمرکز بر دگرگونی‌های پوششی می‌پردازد. مهاجران با چالش‌های هویتی متعددی مواجه هستند که یکی از برجسته‌ترین نمودهای آن، تغییر در نوع لباس است. عوامل مختلفی مانند فشارهای اجتماعی و فرهنگی، نسل، سن، تحصیلات، شغل و رسانه‌ها در این تحولات نقش دارند. نسل‌های جوان‌تر (دوم و سوم) تحت تأثیر بیشتر فرهنگ ایرانی قرار گرفته و به پوشش‌های غیرسنتی روی آورده‌اند، در حالی که نسل اول تمایل بیشتری به حفظ پوشش‌های سنتی دارد. با این حال، بسیاری از مهاجران با تلفیق عناصر سنتی و مدرن، تلاش می‌کنند هویت فرهنگی خود را حفظ کنند. این تغییرات نشان‌دهنده تعاملات پیچیده بین فرهنگ بومی و مقصد هستند و بازتابی از سعی مهاجران در تطبیق با جامعه میزبان در کنار حفظ هویت فرهنگی خود می‌باشد. روش پژوهش، مردم‌نگاری است که با مشاهده مشارکتی و مصاحبه‌های عمیق با ۱۶ مهاجر در شهرک قائم قم انجام شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که تغییر پوشش تنها انطباق ظاهری نیست، بلکه بازنمایی عمیقی از مذاکره هویت، قدرت نمادین و موقعیت اجتماعی مهاجران در جامعه میزبان است.

علوم اجتماعی

سیاست‌ حافظه و هویت مهاجرتی: مردم‌نگاری حافظۀ جمعی مهاجران افغانستانی در ایران

دوره 3، شماره 2، اسفند 1403، صفحه 243-277

https://doi.org/10.30465/acas.2025.51308.1181

حسین میرزائی

چکیده موضوع مهاجرت، به‌عنوان پدیده‌ای جهانی، نه تنها بعد اقتصادی و اجتماعی دارد، بلکه بُعد فرهنگی و هویتی عمیقی را نیز در بر می‌گیرد. مهاجران افغانستانی در ایران، با تجربیات مشترکی از جنگ، مهاجرت، و زندگی در کشور میزبان، هویتی جمعی را شکل داده‌اند که متاثر از سیاست‌های مهاجرتی، تبعیض‌های اجتماعی و راهبردهای مقاومت فرهنگی است. در این پژوهش، نقش حافظه جمعی در شکل‌گیری هویت مهاجران، نقش سیاست‌های دولتی، و راهکارهای مقاومت فرهنگی آنان مطالعه شده است. روش پژوهش، کیفی بارویکرد مردم‌نگارانه و بهره‌گیری از تکنیک‌های مشاهده‌حین‌مشارکت و مصاحبه‌های عمیق با 22 مهاجر (16 مرد و 6 زن) در شهرک قائم قم طراحی شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که حافظه جمعی مهاجران به‌عنوان فرآیندی پویا، تحت پوشش عواملی چون تجارب مشترک، سیاست‌های مهاجرتی ایران، و تبعیض اجتماعی-اقتصادی قرار می‌گیرد. محدودیت‌های اقامت، کار و تحصیل، به‌طور مستقیم حافظه‌جمعی و هویت آن‌ها نشانه می‌رود. افزون بر این، مهاجران از راهبردهایی همچون حفظ زبان، برگزاری جشن‌ها، تهیه غذاهای سنتی، و انتقال روایت‌های شخصی در جهت مقاومت فرهنگی و پاسداری از هویت خود استفاده کرده‌اند. نتایج نشان می‌دهد که اصلاح سیاست‌های مهاجرتی می‌تواند به ایجاد محیطی که در آن مهاجران امکان حفظ هویت و ادغام بهتر خود را داشته باشند، کمک ‌کند. این رویکرد نه‌تنها وضعیت اجتماعی و فرهنگی آنان را بهبود می‌دهد، بلکه تعاملات بین‌فرهنگی را نیز تقویت می‌نماید.

بررسی انسان‌شناختی روزمرگی راهبردهای اقتصادی مهاجران افغانستانی

دوره 1، شماره 1، اسفند 1401، صفحه 297-334

https://doi.org/10.30465/acas.2019.2886

حسین میرزائی

چکیده ایران در چهار دهة گذشته میزبان بزرگ‌ترین جمعیت آوارگان خارجی، عمدتاً افغانستانی و عراقی، بوده‌ و امروز پس‌از پاکستان دومین کشور پذیرندة مهاجران افغانستانی است. این حضور درازمدت ضرورت مطالعة جنبه‌های مختلف زندگی آنان را به‌وجود آورده است. واکاوی راه‌بردهای اقتصادی روزمرة مهاجران افغانستانی می‌تواند در سامان‌بخشی به وضعیت آن‌ها، به‌خصوص درزمینة اقتصادی، به سیاست‌گذاران کشور کمک کند؛ مثلاً نیاز مبرم ایران به توسعة پایدار روستایی می‌تواند زمینة مناسبی برای حضور مهاجران در بخش‌های کشاورزی و دام‌پروری کشور باشد. برای نیل به این امر باید سیاست‌گذاری‌ها درزمینة توسعه روستاها و شهرهای کوچک، ایجاد اشتغال در مقیاس گسترده، فقرزدایی روستایی، برنامه‌ریزی و خانه‌سازی روستایی انسان‌گرایانه‌تر، و توسعة آب‌یاری و کشاورزی انجام گیرند. هم‌چنین، صنعتی‌سازی روستایی، فرایند ارتقای ارزش اقتصادی، تغییر پیوندها، و نسبت‌های نابرابر روستایی/ شهری از مواردی‌اند که می‌توانند در این مسیر راه‌گشا باشند. داده‌های این پژوهش ازخلال مصاحبه‌های ژرفانگر انسان‌شناختی و مشاهده‌های مشارکتی در میدان پژوهش «شهرک قائم قم» به‌دست آمده است.

مطالعة تطبیقی پوشاک بانوان دربار و اشراف دورة صفوی و دورة عثمانی، براساس سفرنامه‌ها و تصاویر نگارگری

دوره 1، شماره 1، اسفند 1401، صفحه 255-278

https://doi.org/10.30465/acas.2019.2696

مهتاب مبینی؛ مهری فیضی

چکیده در این پژوهش پوشاک بانوان دو دورة صفویه در ایران و دوران هم‌عصرش در عثمانی بررسی تطبیقی می‌شود. به‌دلیل طولانی‌بودن دورۀ این حکومت‌ها و بررسی دقیق‌تر این موضوع، دورۀ حکومت شاه اسماعیل اول تا شاه عباس دوم که مقارن با سلطنت بایزید دوم تا سلطان محمد چهارم در حکومت عثمانی است بررسی می‌شود. این موضوع از آن‌جا اهمیت یافت که در چند عکس و نگارگری عصر صفویه و عثمانی تشابهاتی در مدل و اجزای پوشاک بانوان به‌چشم می‌خورد و این سؤال مطرح شد که منشأ تشابهات پوشاک بانوان صفوی و عثمانی کدام سرزمین بوده است؟ در این پژوهش به‌روش توصیفی ‌ـ تطبیقی و شیوة گردآوری کتاب‌خانه‌ای وجوه اشتراک و افتراق پوشاک بانوان صفوی و عثمانی بررسی می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که اجزای پوشاک بانوان عثمانی (نه تما‌می ‌آن، بلکه قسمت اعظم آن) ازجمله پیراهن زیر، پیراهن رو، و پاپوش و شلوار بسیار شبیه پوشاک بانوان ایرانی در عصر صفوی ‌است.

بررسی جنبه‏ های نمادین و نشانه ‏ایِ فیلم سینمایی رنگ انار به‏ کارگردانی سرگئی پاراجانف

دوره 2، شماره 2، اسفند 1402، صفحه 25-41

https://doi.org/10.30465/acas.2020.4217

الهام ایل؛ محمد عارف

چکیده مقاله حاضر می‌‌کوشد به بررسی تحلیلی و نماد شناختی فیلم سینمایی رنگ انار، اثر سرگئی پاراجانف، کارگردان ارمنی، از منظر انسان شناسی نمادین بپردازد. انسان شناسی نمادین، که در امتداد نظریه های دهه 1970 و با تلاش اندیشمندانی چون گیرتز، ترز و داگلاس در علوم انسانی ایجاد شده، فرهنگ را مجموعه‌ای از معانی می‌داند که از طریق نمادها و نشانه‌ها درک و تفسیر می شود. سینما نیز به عنوان رسانه‌ای متنی، جهت انتقال معانی فرهنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از ابزارهای مناسب برای تحلیل متون سینمایی، استفاده از روش نماد‌شناسی است، که روشی منسجم و پربار در مطالعات سینمایی محسوب می‌شود. رنگ انار، فیلمی با اقتباس از زندگی صایات نوا (شاعر ارمنی قرن هجدهم)، آمیزه‌ای از نمادهای انجیلی، تصویرپردازی‌های مذهبی، هنر بومی و معماری قوم ارمن است. این مقاله، به روش تحلیل محتوای کیفی و شیوه‌ی کتابخانه‌ای، با رویکرد انسان شناسی نمادین، مبتنی بر دیدگاه کلیفورد گیرتز، مورد مداقه قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد‌که پاراجانف از سینما گران مردم شناس ارمنی است که عناصر بومی و قومی ارمنیان را به خوبی شناخته، و شاهد تحولات نمادها و نشانه‌های بومی، به مذهبی، در دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی در زندگی قوم ارمن بوده است. این مقاله به بازشناسی ده نماد و نشانه در فیلم رنگ انار می پردازد.

تأثیر سینما و اسطوره‌های ژاپن بر انیمه ناروتو

دوره 1، شماره 1، اسفند 1401، صفحه 209-234

https://doi.org/10.30465/acas.2019.2885

حسین فهیمی؛ پیام زین العابدینی؛ فاطمه عبدی خان

چکیده اسطوره‌ها جایگاه ویژه‌ایی در اعتقاد مردم دارند، به‌گونه‌ایی‌که گاه به‌کمک آن‌ها می‌توان اموری را درمیان مردم رواج داد یا حذف کرد. دراین‌راستا، هنرمندان ژاپن در ساخت آثار انیمیشن به این ویژگی‌ توجه کرده‌اند. سنت کهن طراحی مانگاها که همواره موضوعات اجتماعی را به‌شکلی تقطیع‌شده در یک کادر به تصویر کشیده‌ در انیمیشن ژاپن که به انیمه مشهور است استفاده شده و این فرهگ اسطوره‌ای توانسته است‌ بر مخاطب داخلی و خارجی تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر قصد دارد، با هدف شناسایی اسطوره‌‌های ژاپن، این اسطوره‌ها را در مجموعة انیمۀ ژاپنی ‏ناروتو تحلیل کند. روش تحقیق کیفی با رویکردی توصیفی است. مسئلة اصلی بررسی انیمۀ ناروتو و تأثیر سینما و اسطوره‌های ژاپن بر آن است. نتایج حاصله نشان می‌دهد سینما براساس امتیاز واقع‌نمایی بر این انیمه تأثیرگذار بوده و باعث شده است که مجموعة ناروتو برای مخاطبان گوناگون باورپذیر باشد. 

ابر واژگان